Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ مهدی سحابی، مترجم آثار معروف تاریخ ادبیات جهان بود که در ۱۵ بهمن ۱۳۲۳خورشیدی در قزوین دیده به جهان گشود. وی پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه در تهران و اخذ دیپلم به فرهنگستان هنرهای زیبای شهر رم رفت و در آنجا در رشته هنرهای تزیینی به تحصیل پرداخت.

این هنرمند برجسته ایرانی بیشتر به خاطر معرفی و شناساندن نویسندگان بزرگ غرب به ایرانیان معروف است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ترجمه های وی از زبان های انگلیسی، فرانسه و ایتالیایی جزو بهترین ترجمه های معاصر ایران هستند، برای نمونه وی با ترجمه آثار متعدد از سیلونه، سلین، سیمون دوبووار، کالوینو و فوئنتس موفق به معرفی این نویسندگان شد اما شاهکار او که ۱۱ سال به طول انجامید، بی‌تردید ترجمه رمان پرحجم مارسل پروست با عنوان جست‌وجوی زمان از دست رفته بود. هنگامی به ترجمه در جستجوی زمان های از دست رفته پرداخت که برخی از مترجمان، این کتاب را ترجمه ناپذیر می دانستند، البته شواهدی نیز بر این امر داشتند. اما سحابی اظهار می کرد، این دیدگاه را افسانه می داند، چرا که با خواندن ۶ پاراگراف اول به روشنی تمام به این نتیجه رسید که کتاب، کاملاً ترجمه پذیر است. از طرفی هم می دانست به دلیل استفاده پروست از جمله های غیرمتعارف و بیش از اندازه طولانی، کار مشکل تر خواهد بود و بیش از ۱۱ سال از زندگی خود را با کاری هشت ساعته در شبانه روز صرف کرد تا به بیان بابک احمدی مترجم و منتقد هنری، دست کم بخشی از دستاوردهای مدرنیستی پروست را برای خوانندگانش روشن سازد.

پرویز شهدی مترجم درباره کارهای ترجمه سحابی می‌گوید: کارهای سحابی نقص ندارد و چه حیف که زود رفت. او جزو مترجم‌های درجه یک ما بود و کارهایی کرد که از من ساخته نبود، از جمله ترجمه پروست و کارهای سلین که آثار سنگین و پیچیده‌ای هستند و آن زنده یاد یادگار بزرگی را با ترجمه آنها برای ما باقی گذاشت. بنابراین باید گفت سحابی کتاب‌های‌هایی را ترجمه کرد که پیش از آن، دیگر مترجمان جرات ترجمه آنها را به خود نداده بودند.

بنابراین باید اذعان کرد که وی از پرکارترین مترجمان آثار ادبی در ایران بود که کار ترجمه را از اوایل دهه ۱۳۶۰ خورشیدی شروع کرد و در مجموع بیش  از ۴۰ اثر ترجمه و تالیف از خود بر جای گذاشت اما سحابی غیر از کار ترجمه مجسمه ساز، نقاش و عکاس هم بود. او در تهران در رشته نقاشی تحصیل کرد و سپس برای ادامه تحصیل به رم ایتالیا رفت، وی در ۲ دهه پایان عمر خود به عنوان نقاش و مجسمه ساز فعال بود و آثارش به صورت فردی و جمعی بارها به نمایش در آمد.

سحابی که در فرانسه تشکیل خانواده داده بود، بیشتر اوقات در آن کشور زندگی می کرد و سرانجام صبح ۱۸ آبان ۱۳۸۸خورشیدی در دهکده ای نزدیک پاریس دیده از جهان فروبست.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز درگذشت مهدی سحابی به بررسی سبک وی در نقاشی ها و کارهای هنری وی پرداخته است.

نقاشی حرفه‌ای

مهدی سحابی در طول دوران فعالیت های ادبی و کار ترجمه خود علاقه اش به هنر نقاشی را نیز دنبال کرد. وی خود را بیشتر نقاش می دانست تا مترجم و هر چند وقت یک بار در ایران و دیگر کشورها چندین دوره نمایشگاه با مضمون صورتک‌های متعدد انسانی برپا می کرد. سبک نقاشی او تجربی و خالق آثار تجسمی زیادی بوده است. وی با خلق آثار اتومبیل های اسقاط وارد عرصه پرهیاهوی نقاشی معاصر شد. بنابراین با ساختن تابلوهای اتومبیل اسقاط که بیشتر آن‌ها را در دره پونک یافته بود، نمایشگاهی موفق تشکیل داد.

سحابی در خصوص این سوال که چطور شد که به سراغ نقاشی رفت گفت: پدرم راننده کامیون بود و ما همیشه در خانه مان علاوه بر ماشین شخصی که با آن این طرف و آن طرف می رفتیم یک کامیون هم داشتیم و من عاشق کامیون بودم، یادم هست که تخت چوبی کنار حیاط را تبدیل به کامیون و اتوبوس می‌کردم با گلبرگ های رنگی گل ها برایش فرمان و دنده می‌کشیدم و بچه های خانواده را سوار می‌کردم تازه بلیط هم ازشان می گرفتم در همین سنین سه یا چهار سالگی بود که پدرم یک نقاشی بر اساس تصورش از یکی از قهرمانان شاهنامه برایم کشید و این نقاشی شد، منبع علاقه من به نقاشی. آن تصویر کودکانه حکم جادویی را داشت که در دنیای جدیدی را به روی من باز کرد.

جواد مجابی منتقد ادبی و هنرهای تجسمی در خصوص این هنرمند برجسته بر این باور است که سحابی ادای هنرمندان خودنما و روشنفکرهای متظاهر را نداشت، روشنفکری را وظیفه‌ای ساده می‌انگاشت که هر متفکری ناگزیر از انجام این بدیهی ضروری است. شهروندی مدرن در کشور خودش با گرایش‌های جهان‌شهری بود، انتظام ذهنی معقولی داشت که هر حرفی و حرکتی را با منطقی سنجیده ابراز می‌کرد.

ماشین های قراضه

مهم ترین و پربارترین دوره نقاشی سحابی از دیدگاه محتوا و شکل بیانی، ماشین های قراضه است. که در نمایشگاهی در اواخر دهه ۷۰ برای هنردوستان به نمایش گذاشته شد. خود او  این دوره را شروع دوره حرفه ای شدن کار نقاشی اش می داند و درباره چگونگی خلق این اثر می گوید:من از بچه گی عاشق ماشین و به خصوص کامیون بودم یک روز که در حوالی امامزاده داوود کوهنوردی می‌کردم چشمم افتاد، به گل و لای که بقایای سیل پنجاه سال پیش این منطقه بود و قسمت جلوی یک کامیون آبی رنگ که از میان این گل و لای بیرون آمده بود و قسمت هایی از آن زنگ زده بود البته این ماجرا مربوط به ۳۰ سال پیش است و آن قدر زیبا بود که نظرم را حسابی جلب کرد زیبا به مفهومی که من می دانم و به نظر شما فقط یک ماشین قراضه است ...اما من آن را به عنوان یک جسم بسیار زیبا دیدم تا چند سال بعد و دوره ای که جمعه ها بچه هایم را می بردم به منطقه کن و خودم با آبرنگ می رفتم و منظره می‌کشیدم یک روز خیلی تصادفی وارد یک دره کوچکی شدیم که قبرستان ماشین های قراضه بود، من هر جمعه به سراغ اینها می رفتم و تا بچه ها بازی می‌کردند، من هم این ها را می‌کشیدم و اینها با آن اصل اولیه دوست داشتن ماشین ترکیب می شد، ضمن این که به نظر من فرم های منحصر به فردی دارند و هیچ هم در این ماشین ها آن جنبه تراژیکی که مورد نظر بعضی ها بود نمی دیدم اینها یک مجموعه فوق العاده شد.

دیوارها و دیوار نویسی، موضوع های نو و مبتکرانه

یکی دیگر از موضوعات این هنرمند پرکار دیوارها و دیوار نوشته ها است. در واقع وی موضوع هایی برای نقاشی های خود انتخاب می کند که نو و مبتکرانه باشد. برای نمونه در یکی از نمایشگاه های نقاشی خود موضوع کارش را دیوارها و دیوار نوشته ها قرار می دهد. آن چنان که خودش درباره این نقاشی ها می گوید محور اصلی بی زمانی است اما این دیوارهای بی زمان نشانه هایی از گذشت زمان را نیز در بردارند. بر دیوارها نقش شکسته سنگ چهره های باستانی، در کنار شعارهایی از دوران ۳۰ سال گذشته و دیوار نوشته هایی که همه ما در دیوارهای کوچه ها و خیابان ها می بینیم و بی اعتنا از کنارشان می گذریم.

سحابی اعتقاد دارد، خود دیوار جهت گیری خاصی دارد و رد همه چیز از جمله یادگاری نویسی تا عکس، تبلیغ، شعار و... در آنها وجود دارد و در زمان دیوار فی نفسه سیاسی می شود و این دیوار است که با بیننده ارتباط مستقیم برقرار می کند و مستقیم ترین مدیوم در برابر چشمان رهگذران می شود. همچنین باید گفت، بسیاری از منتقدان آثار هنری سحابی را هنرمندی چند وجهی می دانند که میان هنرمندان تجسمی‌ و ادبیات پیوند جدیدی به وجود آورد. برای نمونه پرویز کلانتری، سحابی را نقاش و مجسمه‌سازی پیشرو خطاب می‌کند که در هر نمایشگاه فکر و ایده نوینی را به نمایش می‌گذاشت.

ویژگی های نقاشی های سحابی

از مهم ترین ویژگی های نقاشی های سحابی بی تردید تنوع و نوآوری است. گوناگونی موضوع های به کار برده شده در تمامی آثار او نیز در پیوند و تاثیرپذیری از روندهای اجتماعی و تاریخی معاصر است. در تمام آثار او حتی آثار انتزاعی، دید واقع گرایانه (رئالیستی) او از طبیعت، واقعیت و روابط اجتماعی، فرهنگی، ملی و جهانی مشاهده می‌شود. تاثیری که از نقش‌های گلیم و فرش ایرانی گرفته در آثار او دیده می‌شود. در حقیقت موضوع هایی که سحابی برای نقاشی انتخاب می کند، همواره نو و مبتکرانه بوده است. یکی از وجه‌های بارز وی مخصوصاً در حیطه‌های مختلف هنرهای تجسمی مانند نقاشی، مجسمه‌سازی و عکاسی، خلاقیت و تنوع است؛ که رگه‌های تأثیرات اجتماعی و تاریخ معاصر در آن‌ها به چشم می‌خورد. حتی در کارهای انتزاعی می‌توان دید واقع‌گرایانه‌ وی را از طبیعت و وقایع معاصر دنبال کرد.

به گفته جواد مجابی، سحابی در زمینه نقاشی و مجسمه‌سازی ایران نیز هنرمندی شناخته و تحسین‌شده است که نقاشی را به‌عنوان زمینه‌ای مناسب برای فعالیت‌های زیباشناسانه‌اش انتخاب کرده است. به گفته مجابی، سحابی ما را به درست دیدن و دقیق نگریستن وا می‌داشت و این آفرینه‌های تجسمی‌اش چندان دور از هدف فعالیت‌های ادبی‌اش نبود. در هر حال فروتنانه، شور زیستن در متن زیبایی و ادراک عمیق‌تر اجتماعی را با ما در میان می‌نهاد. باور داشت می‌توانیم با هم به درک درست‌تری از هستی برسیم. بنابراین سحابی نقاشی پرکار و نوجویی بود  که با رفتار نوگرای خود، دانش زیبایی شناسی را بر تابلوها و حجم‌های رنگینش به نمایش گذاشت.

سحابی می گوید نقاشی هایش را قبلاً در ذهنش می سازد و بعد اجرا می کند. در عالم مجسمه سازی او فقط پرنده می سازد. می گوید: از توی اشغال ها چوب جمع می کنم، بعضی وقت ها احساس می کنم تکه چوبی فریاد می زند که من قسمتی از یک پرنده ام.

همچنین در تمامی آثار سحابی تاکید بر زیبایی شناسی با استفاده از تکنیک و مواد گوناگون متعارف و غیرمتعارف محدوده هنرهای آکادمیک، رنگ(روغنی، آبرنگ، آکریلیک، گواش) آهن پاره، چوب های زمخت و نتراشیده، مقوا، کاغذ، گچ و ... مشاهده می‌شود. همچنین در تنوع آثار نقاشی و مجسمه وی، بداهه‌سازی، ریتم، ترکیبات مدرن بصری، تناسبات زیبایی‌شناسانه و ایده‌های بکر را می‌توان جست‌وجو کرد. بنابراین سحابی جزو اندک هنرمندانی بود که در عرصه‌های مختلف هنر فعالیت داشت و با باریک‌بینی و استمرار در شاخه‌های نقاشی، ترجمه، نگارش، مجسمه‌سازی، عکاسی، روزنامه‌نگاری و گرافیک متبحر بود. وی توانست در بازه‌ زمانی کمتر از ۴۰ سال آثار ماندگاری را در زمینه‌های یاد شده برجای بگذارد.

برچسب‌ها ایران مجسمه سازی هنری ترجمه کتاب نقاشی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: ایران مجسمه سازی هنری ترجمه کتاب نقاشی ایران مجسمه سازی هنری ترجمه کتاب نقاشی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۲۹۶۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ترجمه «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» چاپ شد

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» نوشته سی.فرد آلفُرد به‌تازگی با ترجمه سحر اعلایی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۰۲ منتشر شده است.

سی.فرد آلفُرد نویسنده کتاب، متولد ۱۹۴۷ و استاد دانشگاه مریلند است. او ۹ کتاب در حوزه فلسفه و روانشناسی دارد و «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی»‌اش متنی است که او ترتیب داده و در آن، امانوئل لویناس فیلسوف فرانسوی را در یک‌سو قرار داده و در سوی دیگر گفتگو، طرفداران مکتب فرانکفورت، روانکاوان، تراژدی‌نویسان یونان، هانا آرنت و نویسندگانی چون آیریس مرداک را نشانده است. لویناس از نظر سی.فرد آلفرد شخصیتی است که به‌سختی تن به گفتگو می‌دهد. اما او تلاش کرده لویناس را به گفتگو با دیگران وا دارد.

به این‌ترتیب مخاطب کتاب پیش‌رو با اندیشه‌های لویناس آشنا می‌شود. نویسنده اثر همچنین ترتیبی داده تا خواننده اثرش، با اندیشه تئودور آدورنو یعنی یکی از چهره‌های مشهور مکتب فرانکفورت آشنا شود. سی.فرد آلفرد در فصل سوم، این‌دو را مقابل هم می‌نشاند و گفتگوی خیالی‌شان را می‌نویسد. در ادامه این‌مسیر روانکاوانی چون زیگموند فروید و دانلود وینیکات هم وارد گفتگو با لویناس می‌شوند و سپس، مرداک و آرنت هم وارد می‌شوند. در فصل چهارم هم آیزایا برلین و اندیشه‌اش وارد متن می‌شوند.

دیگری، نامتناهی و چهره ازجمله کلیدواژه‌ها و مفاهیم مهم فلسفه و تفکر دینی لویناس هستند که سی.فرد آلفرد در این‌کتاب به آن‌ها پرداخته است.

کتاب پیش‌رو ۵ فصل دارد که به‌ترتیب از این‌قرارند:

«کسی زنگ در شما را می‌زند»، «لویناس، وینیکات، و "وجود دارد"»، «مرداک، آدورنو و لویناس»، «روانکاوی، سیاست و "آزادی با"»، «عشق، دلسوزی و انسانیت».

پس از این‌فصول هم «واژه‌نامه انگلیسی به فارسی»، «کتاب‌شناسی» و «نمایه» درج شده‌اند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

جایی که کمال هست واقعیت هست. خیر عبارت است از شناخت واقعیت یعنی آن را حتی‌الامکان واضح ببینیم. هرچه ایگو کمتر باشد، دانش ما بیشتر خواهد بود، و کمتر به سوی تمامیت بخشیدن، یعنی گذاشتن ایگو به جای دیگری، هدایت می‌شویم.

مرداک جایی را برای تراژدی باز می‌گذارد. ظرفیت شناخت ما از دیگران از طریق عشق لزوما به هارمونی نمی‌انجامد. ممکن است دیگران را حتی‌الامکان عادلانه و درست بشناسیم، و با این‌حال نتوانیم با آن‌ها کنار بیاییم. دانش عشق به معنای هماهنگی در عشق نیست. از این‌جا به مطلبی می‌رسیم که نه مرداک و نه لویناس به اندازه کافی متوجه آن نبوده‌اند. هر دو فرض گرفته‌اند که مساله ایگو است: خودشیفتگیِ مربوط به حالتِ «زیستن با» که متعلق به وضعیت پیش از زنگ در است در تفکر لویناس، و «روان‌نژندی» در تفکر مرداک. در واقع، اکثر بدبختی در زندگی ناشی از به‌اصطلاح وابستگی نامستقل است، امری که مرداک مکرر در رمان‌هایش از آن سخن می‌گوید، گرچه در فلسفه‌اش فقط گاهی بدان می‌پردازد. چارلز آروبی، قهرمان دریا دریا، دوستش هارتلی را که مدت‌ها بود از دست داده بود در خانه روستایی‌اش زندانی می‌کند. ممکن است بگویند این نشان‌دهنده قدرتِ ایگومداریِ تمامیت‌بخش است، اما به نظر می‌رسد بیشتر دلالت بر وابستگی شدید او به آن دختر دارد و اگر او نباشد دیوانه می‌شود.

این‌کتاب با ۲۸۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۱۰ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 6097927 صادق وفایی

دیگر خبرها

  • آثار رضا مافی به موزه هنرهای معاصر می‌رود/نمایش برگزیده‌ای ازآثار
  • کتاب پژوهشی «تبلیغ دینی در مسجد؛ رویکردی آسیب‌شناسانه»
  • گشایش نمایشگاه نقاشی در نگارخانه حوزه هنری
  • نمایشگاه آثار هنری هنرجویان هنرستان هنر‌های زیبای دختران یزد
  • تصاویر نجومی هفدهم اردیبهشت (6 مه)
  • ترجمه «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» چاپ شد
  • نگاه واقع‌گرایانه به آسیب‌های اجتماعی داشته باشید/ مسئولان منفعل توبیخ می‌شوند
  • (ویدئو) خلق نقاشی‌های شگفت‌انگیز با ذره‌بین
  • ترجمه عکس و متن «فصل‌های درون» منتشر شد
  • ببینید | سحابی مدیرعامل رایمند: قوانین نه تنها به نفع تولیدکننده نیست بلکه به ضرر آن است